زندگی

بگوييد بر گورم بنويسند :

 زندگي را دوست داشت

 ولي آن را نشناخت

 مهربان بود

 ولي مهر نورزيد

 طبيعت را دوست داشت

 ولي از آن لذت نبرد

 در آبگير قلبش جنب و جوشي بود

 ولي کسي بدان راه نيافت

 در زندگي احساس تنهايي مي نمود

 ولي هرگز دل به کسي نداد

 و خلاصه بنويسيد :

 زنده بودن را براي زندگي دوست داشت

 نه زندگي را براي زنده بودن ...

 

 

تاریخ افتتاح:7/5/1386
















































پروردگارا
در خانه فقیرانه خود
من چیزی دارم
که تو در عرش کبریایی خود
نداری
که من
چون تویی دارم
تو چون خودی نداری




















آدرس اين صفحه را براي دوستانتان
بفرستيد
نام دوست شما :
دوست شما Email:
نام شما :
شما Email:




















اين سایت را صفحه ي خانگي خود کنيد




href="javascript:history.go(0)"
onClick="javascript:this.style.behavior='url(#default#homepage)';this.setHomePage
('URL');" TARGET="_self">اين سایت را صفحه ي خانگي خود کنيد














href="javascript:window.external.AddFavorite('http://YourLink.com','Your WebPage
Title')">اضافه به علاقه ها



















This website was created for free with Own-Free-Website.com. Would you also like to have your own website?
Sign up for free