ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی
ارشمیدس دانشمند و ریاضیدان یونانی در سال 212 قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آمئختن دانش به اسکندریه رفت بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیکی داشت .
در اینجا سخن از معروف ترین استحمامی است که یک انسان در تاریخ بشریت انجام داده است در داستان ها چنین آمده است که بیش از 2000 سال پیش در شهر سیراکوز پایتخت ایالت یونانی سیسیل آن زمان ارشمیدس مکانیکدان و ریاضیدان و مشاور دربار پادشاه یمرون یکی از معروف ترین کشف های خود را در خزینه حمام انجام داد روزی که او در حمامی عمومی به داخل خزینه پا نهاد و در آن نشست و حین این کار بالا آمدن آب خزینه را مشاهده کرده ناگهان فکری به مغزش خطور کرد او بلافاصله لنگی را به دور خود پیچید و با این شکل و شمایل به سمت خانه روان شد و مرتب فریاد می زد یافتم یافتم او چه چیزی را یافته بود؟
پادشاه به او ماموریت داده بود راز جواهر ساز خیانتکار دربار را کشف و او را رسوا کند شها هیرون بر کارجواهر ساز شک کرده بود و چنین می پنداشت که او بخشی از طلایی را که برای ساختن تاج شاهی به وی داده بود برای خود برداشته و باقی آن را با فلز نقره که بسیارارزان تربود مخلوط کرده وتاج راساخته است هرچندارشمیدس می دانست که فلزات
گوناگون وزن مخصوص متفاوت دارند ولی اوتا آن لحظه این طور فکر می کرد که مجبور است تاج شاهی را ذوب کند آن را به صورت شمش طلا قالب ریزی کند تا بتواند وزن آن را با شمش طلای نابی به همان اندازه مقایسه کند اما در چنین روشی تاج شاهی از بین می رفت پس او مجبور بود راه دیگری برای این کار ایابد در آن روز که در خزینه حمام نشسته بود دید که آب خزینه بالاتر آمد و بلافاصله تشخیص داد که بدن او میزان معینی از آب را در خزینه حمام پس زده و جا به جا کرده است .
او با عجله و سراسیمه به خانه بازگشت و شروع به آزمایش علمی این یافته کرد او چنین اندیشید که اجسام هم اندازه ، مقدار آب یکسانی را جا به جا می کنند ولی اگر از نظر وزنی به موضوع نگاه کنیم یک شمش نیم کیلویی طلا کوچکتر از یک شمش نقره به همان وزن است (طلا تقریباً دو برابر نقره وزن دارد) بنابراین باید مقدار کمتری آب را جا به جا کند این فرضیه ارشمیدس بود و آزمایش های او این فرضیه را اثبات می کرد او برای این کار بیاز به یک ظرف آب و سه وزنه با وزن های مساوی داشت که این سه وزنه عبارت بودند از تاج شاهی هم وزن آن طلای ناب و دوباره هم وزن آن نقره ناب او در آزمایش خود تشخیص داد که تاج شاهی میزان بیشتری آب را نسبت به شمش طلای هم وزنش پس می راند ولی این میزان آب کمتر از میزان آبی است که ششمش نقره هم وزن آن را جا به جا می کند به این ترتیب ثابت شد که تاج شاهی ازطلای ناب و خالص ساخته
نشده بلکه جواهر ساز متقلب و خیانتکار آن را از مخلوطی از طلا و نقره ساخته است و به این ترتیب ارشمیدس یکی از چشمگیرترین راز های طبیعت را کشف کرد آن هم اینکه می توان وزن اجسام سخت را با کمک مقدار آبی که جا به جا می کنند اندازه گیری کرد این قانون وزن مخصوص را که امروزه به آن چگالی می گویند اصل ارشمیدس می نامند . حتی امروز هم هنوز پس از 23 قرن بسیاری از دانشمندان در محاسبات خود متکی به این اصل هستند .
به هر حال ارشمیدس در رشته ریاضیات از ظرفیت های هوشی بسیار بالا و چشم گیری برخوردار بود .
او منجنیق های شگفت آوری برای دفاع از سرزمین های خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد او توانست سطح و حجم جسم هایی مانند کره ، استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد همچنین به دست آوردن عدد نیز از کارهای گرانقدر وی است . اوکتاب هایی درباره ی خصوصیات و روشهای اندازه گیری اشکال و احجام هندسی از قبیل مخروط منحنی حلزونی و خط مارپیچ ، سهمی،سطح کره ماده غذایی واستوانه می دانست علاوه برآن اوقوانینی درباره سطح شیب دار پیچ اهرم و مرکز ثقل کشف کرد .
ارشمیدس در مورد خودش گفته ای دارد که با وجود گذشت قرن ها جاودان مانده و آن
این است که « نقطه اتکایی به من بدهید ، من زمین را از جا بلند خواهم کرد » عین همین اظهار به صورت دیگری در متون ادبی زبان یونانی از قول ارشمیدس نقل شده است اما
مفهوم در هر دو صورت یکی است .
ارشمیدس هم چون عقاب گوشه گیری و منزوی بئد در جوانی به مصر مسافرت کرد و مدتی در شهر اسکندریه به تحصیل پرداخت و در این شهر دو دوست قدیمی یافت :
یکی کونون (این شخص ریاضیدان قابلی بود که ارشمیدس چه از لحاظ فکری و چه از نظر شخصی برای وی احترام بسیار داشت) و دیگری اراتوستن که گرچه ریاضیدان لایقی بود اما مردی سطحی به شمار می رفت که برای خویش احترام خارق العاده ای قائل بود .
ارشمیدس با کونون ارتباط و مکاتبه دائمی داشت و قسمت مهم زیبایی از آثار خویش را در این نامه ها با او در میان گذاشت و بعد ها که کونون درگذشت ارشمیدس با دوسته که از شاگردان کونون مکاتبه می کرد .
یکی از روش های نوین ارشمیدس در ریاضیات به دست آوردن عددی بود وی برای محاسبه عدد پی،یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی به دست داد و ثابت کرد که عدد محصورمابین 7/31 و 71/310 است گذشته از آن روش های مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد به دست داد و از مطالعه آن ها معلوم می شود که وی قبل از ریاضیدانان هندی با کسر های متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته است .
در حساب روش غیر عملی و چند عملی یونانیان را که برای نمایش اعداد از علائم متفاوت استفاده می کردند ، به کنار گذاشت و پیش خود دستگاه شمارشی اعداد اختراع
کرد که به کمک آن ممکن بود هر عدد بزرگی را بنویسم و بخوانیم .
دانش تعادل مایعات به وسیله ارشمیدس کشف شد و وی توانست قوانین آن را برای تعیین وضع تعادل اجسام غوطه ور به کار برد .
همچنین برای اولین بار برخی از اصول مکانیک را به وضوح و دقت بیان کرد و قوانین اهرم را کشف کرد .
در سال 1906 ج.ل. هایبرگ مورخ دانشمند و متخصص تاریخ ریاضیات یونانی در شهر قسطنطنیه موفق به کشف مدرک با ارزشی شد . این مدرک کتابی است به نام قضایای مکانیک و روش آن ها کهارشمیدس برای دوست خود اراتوستن فرستاده بود . موضوع این کتاب مقایسه حجم یا سطح نا معلوم شکلی با احجام و سطوح معلوم اشکال دیگر است که به وسیله آن ارشمیدس موفق به تعیین نتیجه مطلوب می شد . این روش یکی از عناوین افتخار ارشمیدس است که ما را مجاز می دارد که وی را به مفهوم صاحب فکر جدید و امروزی بدانیم ، زیرا وی همه چیز و هر چیزی را که استفاده از آن به نحوی ممکن بود به کار می برد تا بتواند به مسائلی که ذهن او را مشغول می داشتند حمله ور گردد دومین نکته ای که مارامجاز می داردکه عنوان متجددبه ارشمیدس بدهیم روش های
محاسبه اوست .
وی دو هزار سال قبل از اسحاق نیوتون و لایب نیتس موفق به اختراع حساب انتگرال شد و
حتی در حل یکی از مسایل خویش نکته ای را به کار برد که می توان او را از پیش قدمان فکر ایجاد حساب دیفرانسیل دانست .
زندگی ارشمیدس با آرامش کامل می گذشت همچون زندگی هر ریاضیدان دیگری که تامین کامل داشته باشد و بتواند همه ممکنات هوش و نبوغ خود را به مرحله اجرا درآورد زمانی که رومیان در سال 212 قبل از میلاد شهر سیراکوز را به تصرف خود درآوردند سردار رومی مارسلوس دستور داد که هیچ یک از سپاهیان حق آزار و اذیت و توهین و ضرب و جرح این دانشمند و متفکر مشهور و بزرگ را ندارند با این وجود ارشمیدس قربانی غلبه رومیان بر شهر سیراکوز شد او به وسیله یک سرباز مست رومی به قتل رسید و این در حالی بود که در میدان بازار شهر در حال اندیشیدن به یک مسئله ریاضی بود ، می گویند آخرین کلمات او این بود : دایره های من را خراب نکن .
به این ترتیب بود که زندگی ارشمیدس بزرگترین دانشمند تمام دوران ها خاتمه پذیرفت این ریاضیدان بی دفاع 75 ساله در سال 278 قبل از میلاد به جهان دیگر رفت .
بازگشت به صفحه مطالب